استعفا

ساخت وبلاگ

چند وقته که خودم رو نمی فهمم!

خیلی عجیبه! این بار اوله که برام پیش می آد.

نه همه چیز بده و نه همه چیز خوبه!

دقیقا در یک نقطه وسطی بدون تحرک!

یه حال فلجی هست!

بی حرکت واستادم.

اصلا خودم رو نمی فهمم!

استعفا...
ما را در سایت استعفا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgoyehayema بازدید : 18 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 18:53

از آمدن و رفتن ما سودی کو؟از بافته وجود ما پودی کو؟در چنبر چرخ جان چندین پاکانمی سوزد و خاک می شود دودی کو؟یک چند به کودکی به استاد شدیمیک چند به استادی خود شاد شدیمپایان سخن شنو که ما را چه رسیداز خاک در آمدیم و بر باد شدیمخیام اگر ز باده مستی خوش باشبا ماهرخی اگر نشستی خوش باشچون عاقبت کار جهان نیستی استانگار که نیستی چو هستی خوش باشگر کار فلک به عدل سنجیده بودیاحوال جهان جمله پسندیده بودیور عدل بودی به کارها در گردونکی خاطر اهل فضل رنجیده بودی-----این روزها خیلی بی قرارم. توی کار تمرکز ندارم. از مواجهه با بعضی مسائل تعلل می کنم یا فرار می کنم حتی.فکر کنم اسمش استرس باشه. ولی از بس به خودم گفتم استرس دارم که دیگه خود این کلمه در ذهنم حک شده و حتی وقتی استرس ندارم حس می کنم که دارم. شایدم واقعا دارم.به هر حال از پرفرمونسم راضی نیستم.که خودش می تونه به خاطر عملکرد بد باشه و یا انتظارات خیلی زیاد خودم. چرا با خودم مثل یک ماشین برخورد می کنم که شاخصش عملکرده. این چیزیه که می خوام در موردش بنویسم.یعنی چی اصلا؟ یعنی این که من وقتی که عملکرد خوبی ندارم حالم هم بد می شه و از خودم انتقاد می کنم. یعنی این که حس می کنم که لایق چیزی که دریافت می کنم نیستم. حس می کنم کافی نیستم. حس می کنم برای بودن، باید همیشه بهترین عملکرد رو داشته باشم. و این خیلی فشار روانی و فیزیکی زیادیه. این که همیشه عملکرد خوبی داشته باشم برام حفظ وضعیتش سخته. و حفظ این وضعیت خودش استرس زاست.خوب مشکلم باهاش چیه؟۱- خوب سخته. دو حالت براش محتمله. یا نباید سخت باشه، مثلا با ایجاد یه سری روتین و تقویت یه سری مهارت ها آسون می شه. یا این که سخت می مونه! یا این که سخته و تو باید تحملش کنی! که این دومی برام با آرامش روان استعفا...
ما را در سایت استعفا دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : delgoyehayema بازدید : 19 تاريخ : پنجشنبه 30 فروردين 1403 ساعت: 18:53